نیاز اقتصاد دانشبنیان به جامعه و گفتمان دانشبنیان
در تحقق اقتصاد دانشبنیان مردمی، در مسیر درستی قرار گرفتهایم ولی هنوز در ابتدای راه هستیم. اقتصاد دانشبنیان به جامعه و گفتمان دانشبنیان نیازدارد، دانشبنیان شدن معاونت علمی، کفایت نمیکند، باید همه نهادهای حاکمیتی دانشبنیان فکر کنند
میثم فرجالهی، رئیس مرکز مدیریت طرحهای کلان و پیشران معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری در گفت و گویی درباره دستاوردهای این مرکز و سهمی که در تحقق اقتصاد دانشبنیان مردمی دارد ضمن اشاره به نکاتی که ذکر شد، از مهمترین اقدامات و تلاشهای این مرکز برای تحقق این طرحها گفت.
منظور از طرحهای کلان و پیشران چیست؟ معیار و وجه ممیزه این جنس از طرحها از سایر طرحها را چه میدانید؟
پیشتر عنوان مرکز مدیریت طرحهای کلان و پیشران معاونت علمی، مرکز طرحهای کلان ملی بود و طی آن، عموما طرحهایی که در حوزه توسعه فناوری قرار میگرفتند، به صفت «کلان» متصف میشدند. این طرحها، معمولا یا تاثیرهای کلان و ملی داشتند؛ مثل واکسن کرونا یا دستگاه ونتیلاتور یا یک فناوری چند وجهی ارائه میکردند که در آن مجموعهای از فناوریها دخیل بودند و محصولی هم که ارائه میکردند، راهبردی بود و ارزبری زیادی داشت. در کنار این طرحها (طرحهای کلان)، امروز طرحهای «پیشران» را هم در دستور کار خود قرار دادهایم و در این طرحها، دیگر تمرکز تنها بر توسعه فناوری نیست بلکه توسعه اقتصاد دانش بنیان هدف است هر چند که ممکن است در ضمن آن، توسعه فناوری هم محقق شود اما در طرحهای پیشران، بازار را معطل توسعه فناوری نمیکنیم و اگر فناوری به بازار نرسید، مسیر واردات فناوری را در پیش میگیریم.
در حال حاضر، مرکز مدیریت طرحهای کلان و پیشران معاونت علمی، چند طرح کلان مورد حمایت قرار دارد؟
در کل 400 طرح تاکنون در مرکز طرحهای کلان و پیشران انجام شدهاست. از بهمن سال گذشته ما چیزی حدود 151 طرح کلان جاری در دست داشتیم که در این چند ماه اخیر، تعدادی از آنها خاتمه پیدا کردند و تعدادی را هم ما خاتمه دادیم و در حال حاضر چیزی حدود 135 طرح جاری داریم. مبلغ حدودی پروژههای پیشران ۱۰ میلیون دلار است و اغلب این پروژهها با مشارکت نهادهای حاکمیتی انجام میشود و یک مبلغی را معاونت علمی و مبلغی را سایر نهادهای حاکمیتی تقبل خواهند کرد؛ به طور مثال یکی از طرحهای پیشران، «طراحی، ساخت و بهرهبرداری دستگاه مایع سازی گاز طبیعی در مقیاس کوچک (Mini LNG) » نام دارد که در همین راستا معاونت علمی و شرکت ملی نفت ایران به منظور ارتقا تابآوری ملی، رقابتپذیری بینالمللی، کاهش ارزبری و همچنین بهرهمندی از ظرفیت زیستبوم فناوری و نوآوری، از طرحهای فناورانه و نوآورانه در این زمینه حمایت میکنند. «واکسن سازی انسانی و دامی» از دیگر پروژههای پیشران معاونت علمی به شمار میرود که در این رابطه ۷-۸ مورد واکسنی که ارزبری زیادی دارند، شناسایی شده و داخلی سازی شوند. پروژه «مدیریت پسماندهای شهری و کشاورزی» هم از دیگر پروژههای پیشران است و با توجه به محدودیتهای دفن زباله در استانهای ساحلی کشور، استفاده از فناوریهای جدید برای مدیریت پسماند اهمیت دارد که در همین راستا چند پروژه مدیریت پسماند با همکاری شهرداری ها و استانداری ها در دستور کار معاونت قرار دارد.
حمایت هایی که از سوی مرکز طرحهای کلان و پیشران صورت میگیرد، چه مختصاتی دارد و به چه صورت است؟
حمایت از طرحهای کلان ملی، بین 100 هزار دلار تا یک میلیون دلار همراه با توسعه فناوری، تجاری سازی و خط تولید است. طرحهای پیشران از یک میلیون دلار شروع شده و بعضا در طول سه الی 4 سال به 80-90 میلیون دلار هم میرسد اما حمایتی که از طرحهای کلان فناوری صورت میگیرد، معمولا بین 100 هزار دلار تا یک میلیون دلار است. همه این طرحها را به صورت وامهای قرضالحسنه از سوی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان پرداخت میشود، همچنین، متناسب با وضعیت پروژه، تمهیداتی برای جایزه تجاریسازی در نظر گرفته شدهاست؛ مثلا اگر طرح موفق باشد،20 تا 50درصد وام را برای آنها به گرنت تبدیل میکنیم.
اشارهکردید که برخی از طرحها از دایره حمایت معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان خارج شدهاند، در چه صورتی یک طرح از چرخه حمایت خارج می شود؟
عموما طرحهایی که در آن، مجری بر اساس برنامه عمل نمی کند را از دستور کارخارج کردیم، فرضکنید، پروژه یکسالهای که صفر تا صد آن باید در 12 ماه انجام میشد، بعد از دو سال تنها 20 درصد پیشرفت داشته است، طبیعتا، چنین طرحی از حمایت خارج می شود و روال کار به این صورت است که نخست با مجریان این طرحها نامهنگاری و در مرحله بعد اولتیماتوم میدهیم که اگر روند پروژه طبق زمانبندی جدید پیشنرود، پروژه خاتمه داده خواهدشد. لذا، در میان این جنس از پیگیریها، برخی از طرحها، با کمکهای مجدد معاونت از سر گرفتهشده و برخی هم از چرخه حمایت خارج شدند، در این صورت، مجری، باید پول را یک جا به معاونت عودت دهد.
در مرکز مدیریت طرحهای کلان و پیشران معاونت علمی، با چه چالشهایی مواجه هستید؟
اگر چالشها را به دو دسته «ارزیابی» و «نظارت» تقسیمبندی کنم؛ در«ارزیابی» چند فاکتور لحاظ میشود؛ نخست توانمندی تیم مجری. دوم، موضوع طرح؛ بدین معنا که آیا واقعا طرح کلان ملی است؟ اگر توسعه فناوری بود به ستادها و اگر توسعه اقتصاد دانشبنیان بود به ستادهای توسعه اقتصاد دانشبنیان ارجاع میدهیم، ولی اگر طرح کلان، محصول فناورانه اقتصادی بود، آن را خودمان حمایت می کنیم. طرح ها حتما باید بهره بردار داشته و در هزینهها مشارکت کند، به همین دلیل، موضوع پیداکردن بهره بردار برای مجریان یک چالشاست، چون ما طرحی را که بازار نداشته باشد، حمایت نمی کنیم.
چالش سوم، پیدا کردن تیم ارزیاب توانمند بدون تعارض منافع است. عمدتا افراد کمی وجود دارند، مه بتوانند طرح های کلان را داوری کنند و تعارض منافع هم نداشته باشند. چهارم بررسی این مهم است که چقدر طرحها، در اولویت کشور قرار دارد، طرحهای زیادی به مرکز ما ارجاع داده میشود و از آنجا که پول و منابع محدودی داریم باید اولویتبندی کنیم.
معیار شما در این اولویتبندی چیست؟
در این اولویتبندی، به مشورت با نهادهای حاکمیتی نیاز داریم، مثلا اگر در حوزه کشاورزی 50 طرح به ما ارائه شود، برای رسیدن به ارزیابی در مورد این طرحها، باید وزارت جهاد کشاورزی را طرف مشورت قرار داد. با این حال، سنتی را که ما در مرکز طرحهای کلان و پیشران، پیگیری میکنیم و طی آن میکوشیم تا از حالت انفعالی که دیگران برای ما طرح ارائه کنند، خارج شده و خودمان طرح ارائه کنیم؛ مثلا ما موضوع کوک سوزنی را شناسایی کرده و این طرح را طرح مهمی برای کشور می دانیم و در خصوص آن فراخوان می کنیم. در موضوع «نظارت» هم معمولا با تیم هایی که مجری های خوبی نیستند، چالش داریم، و شاید هفت الی هشت طرح در چند ماه اخیر از چرخه حمایت خارج شدند.
از جمله کلیدواژههایی که در گفتمان دولتسیزدهم طرح میشود؛ «عدالت»، «مردممداری» و «خدمترسانی» است و اتفاقا نمایشگاهی هم با همین عنوان (روایت خدمت) در هفته دولت برپا شد، به اعتقادشما، در کدامیک از طرحهای کلان و پیشرانی که در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان حمایت میشود، می توان ردپای این کلیدواژهها را دید؟
در مورد «عدالت»، مساله مهم این است که چقدر از طرحهایی که معاونت مورد حمایت قرار میدهد، در گستره ایران به شکل عادلانه ای پخش و توزیع شدهاست که به اعتقاد من، آنچنان که باید عملکرد رضایت بخشی نداشتهایم و در این زمینه باید گام های بلندتری برداریم. در این راستا، با یکسری از کارگزاران قراردادهایی تنظیم کردهایم که بتوانیم از رهگذر آنها شرکت ها، تیم ها وهسته های توانمند را در کل کشور توزیع کنیم. به نحوی حمایت معاونت از طرح ها و شرکت دانش بنیان نوپا به کل کشور توسعه یافته و تمرکز زدایی شود. در مورد «مردمیسازی» مساله مهم این است که حمایت معاونت علمی از شرکتها و ارائه خدمات و کمک به آنها، خود نوعی ممانعت از مشارکت مالی مردم است، چرا که در این شیوه پول از دولت و بانک تامین می شود و عملا سهمی برای مشارکت مالی مردم باقی نمیماند. از این رو، در معاونت علمی، برای تحقق اصل «مردمی سازی»، چند ماموریت را در دستور کار قرار دادیم؛ نخست اینکه تلاش می کنیم در تامین هزینه طرح ها مشارکت مردمی را دخیل کنیم و مثلا طرحهایی همچون احداث گلخانهها، پروش میگو و ماهی و ... را با سرمایههای مردمی پیشببریم؛ یعنی، به جای پرداخت وام به مجری، سرمایه گذاری مردمی را ضمانت کنیم. دوم، راهاندازی کسب و کارهای کمهزینه است، برای مثال، یکی از کارهایی که در میان مردم در شهرهای شمالی رایج است، جمع کردن برگهای چایی و دادن آن به کارخانهها است تا آن را به چایی تبدیلکند اما طی این اقدام، مردم سهم چندانی از سود آن نخواهندداشت این در حالی است که ساخت و تولید دستگاههای این کارخانهها کار پیچیدهای نیست و میتوان با ساخت دستگاههای خانگی این امکان را برای افراد فراهم کرد تا هر یک از آنها در منزل یکی از دستگاهها را تهیه و و شخصا به تولید چایی اقدام نمایند و سود حاصل از تولید را تماما دریافت کنند. موضوع سوم، ایجاد تعاونی ها است و طی آن هم از سرمایه و هم از توان مردم استفاده میشود؛ برای مثال، فردی یک هکتار گلخانه دارد و چند فرد دیگر در همان حوالی هر یک، یک هکتار زمین دارند، کاری که ما در این فضا، در راستای مردمیسازی انجام میدهیم، این است که با کمک جهاد کشاورزی، یک کنسرسیوم یا به عبارتی یک تعاونی تشکیل میدهیم و به جای سه تا یک هکتار، یک گلخانه سه هکتاری راه بیاندازیم، این اقدام، از لحاظ اقتصادی برای مردم، به مراتب بهتر خواهد بود و به تحقق اقتصاد دانشبنیان مردمی جامه عمل میپوشاند.
به نظر میرسد، در پس پروژههای اقتصاد دانشبنیان هم باز دغدغههای مردمسالارانه به چشم می خورد، دیدگاه شما در این باره چیست؟
بله، دقیقا، چون سود اصلی توسعه اقتصاد را مردم میبرند، اگر ما در اقتصاد، پول تزریق کنیم، این کار، چیزی جز تورم و افزایش تقاضا را به همراه نخواهد داشت، لذا، راه نجات اقتصاد، تزریق فناوری به اقتصاد است نه تزریق نقدینگی. آنچه که میتواند بهره وری را افزایش و قیمت تمام شده را کاهش و تیراژ را افزایش دهد، قطعا فناوری است. به همین دلیل، در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان میکوشیم تا بنگاههای اقتصادی، مزارع مردم و ... را دانشبنیان کنیم. لازم نیست که حتما کارخانه های دولتی را دانش بنیان کرد، اتفاقا باید کسب و کارهای مردمی را دانش بنیان کرده و فناوری و نوآوری را آنجا نفوذ دهیم.
در حال حاضر در مسیر مردمیسازی اقتصاد دانشبنیان کجای راه هستیم؟
هنوز در ابتدای راه هستیم، اقتصاد دانشبنیان به جامعه دانشبنیان و گفتمان دانشبنیان نیازدارد، دانشبنیان شدن معاونت علمی، کفایت نمی کند، باید همه نهادهای حاکمیتی دانشبنیان فکر کنند، لذا، یک فرهنگسازی عمیقتر و زمان طولانیتری میطلبد. بر این اساس، در پاسخ به پرسش شما باید گفت در مسیر درستی قرار گرفتهایم ولی هنوز در ابتدای راه هستیم.
منبع:
https://isti.ir
0 نظر