نویسنده در کتاب پیش رو به بیان راهکارهای موثر و کارآمد در تقویت توانایی ها و مهارت های درونی جهت اداره و مدیریت موقعیت های بحرانی پرداخته است. مطالب این کتاب پربار و آموزنده برای استفاده ی کارآفرینان و مدیران در هر حوزه بسیار کاربردی و مفید است.
به نظر میرسد بحرانهای عمیق مالی، در سرتاسر جهان، هرچه بیشتر روی میدهند و روی هر شخص، بهخصوص روی شرکتهایی تأثیر میگذارند که در یک اقتصاد بهصورت فزاینده رقابتی حضور دارند و تغییرات سریع و مداوم اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیک را تجربه میکنند؛ شرکتهایی که باید برای تداوم توسعه به اعتبار مالی و بانکی دسترسی داشته باشند. مردم بهصورت کلی، علاقهای به بحران ندارند. هرچند معنای لغوی واژهی Crisis یا بحران، تحول یا نقطهی عطفی ست که باعث تغییر قطعی (بدتر یا بهتر) میشود و معمولاً بار معنایی منفی دارد. وقتی مردم واژهی «بحران» را میشنوند، خودبهخود به یک فاجعه فکر میکنند.
اغلب مردم از بحران میترسند و این حتی در مدیران سازمانها بیشتر به چشم میخورد؛ یعنی همان مدیرانی که باید نگران حفظ موجودیت سازمانشان باشند. ولی لازم نیست اینطور باشد. چرا؟ به این دلایل: بیایید با یک تمثیل شروع کنیم. احتمالاً یادتان میآید وقتی کودک بودید والدینتان به شما میگفتند: «بعد از دوش آب گرم در هوای سرد بیرون نرو! سرما میخوری!» خب همیشه برای من سؤال بود که چرا اگر با موی خیس در هوای سرد بیرون بروم، سرما میخورم؛ درحالیکه در فنلاند و روسیه مردم دوست دارند به سونا بروند، عرق کنند و بعد، بیرون بیایند و در برف غلت بزنند. این کار به آنها حس خوبی میدهد!
بعضی مردم در سیبری از جمله سالخوردگان، یخ روی دریاچه یا رودخانه را سوراخ میکنند و داخل آب یخزده شیرجه میزنند؛ آنها هم از این کار لذت میبرند! اگر من این کار را میکردم، احتمالا از ذاتالریه میمردم. فرقش در چیست؟ چیزی که باید بدانیم این است که علت بیماری ما سرما نیست. بلکه تغییر سریع از گرما به سرماست. ولی هنوز هم مشخص نمیشود که چرا مردم فنلاند از تغییر ناگهانی گرما به سرما لذت میبرند، درحالیکه همین تغییر باعث بیماری من میشود. کلا به توانایی یا ناتوانی ارگانیسم بدنتان ربط دارد. اگر ارگانیسم بدنتان خوشبنیه باشد، تغییر، قویترتان میکند. ولی اگر ضعیف باشید، ممکن است شما را بُکُشد.
نویسندگان:
ایساک آدیزس
مترجمین:
محمدحسین اکبرزاده
0 نظر