چرخه حیات دانش McEvily (۱۹۹۹) شامل فرایندهای تولید و یکپارچگی دانش همراه با مجموعهای از حلقههای بازخورد به حافظه سازمانی، باورها، بیانیهها، و محیط پردازش کسب و کار میشود.
چرخه حیات دانش McEvily (۱۹۹۹) شامل فرایندهای تولید و یکپارچگی دانش همراه با مجموعهای از حلقههای بازخورد به حافظه سازمانی، باورها، بیانیهها، و محیط پردازش کسبوکار میشود (تصویر).
فرایندهای اصلی در چرخه مدیریت دانش (McEvily ،۱۹۹۹)
McEvily تأکید میکند که دانش سازمانی هم بهصورت ذهنی در اذهان افراد و گروهها و هم بهصورت عینی در قالبهای آشکار موجود است. درمجموع، آنها پایگاه دانش سازمانی توزیعشده شرکت را شکل میدهند. دانش مورداستفاده در محیط پردازش کسبوکار به نتایجی منجر میشود که با انتظارات تطابق دارند یا ندارند.
تطابق، دانش موجود را تقویت میکند و به استفاده دوباره آن منتهی میشود، درحالیکه عدم تطابق به اصلاح رفتار پردازش کسبوکار از طریق یادگیری تک حلقهای منتهی میگردد.
ناکامیهای پیاپی ناشی از عدم تطابقها به شک و تردید و درنهایت حذف دانش موجود منتهی خواهد شد که این خود، پردازش دانش برای تولید و یکپارچگی دانش جدید را، این بار از طریق یادگیری دو حلقهای، به جریان خواهد انداخت (آرجریس و اسکون، ۱۹۷۸).
تدوین بیان مسئله بیانگر تلاش برای یادگیری و تبیین ماهیت شکاف دانش شناساییشده است و به دنبال آن تدوین بیانه دانش، پاسخی به بیانیههای مسئله تأییدشده از طریق کسب اطلاعات و یادگیری فردی و گروهی است. بیانیههای دانش جدید از طریق فرایندهای ارزشیابی بیانه دانش، مورد آزمون و ارزشیابی قرار میگیرد.
ارزشیابی بیانیههای دانش جدید بهصورت بیانیههای دانش تأییدشده، رد شده و بلاتکلیف مشخص و همه این نتایج در پایگاه دانش سازمانی توزیعشده ثبت و یکپارچه خواهند شد و در پردازش کسبوکار مورداستفاده قرار میگیرند. تجربه حاصل از کاربرد دانش در پایگاه دانش سازمانی موجب بیانیهها و باورهای جدیدی میشود که چرخه مدیریت دانش را دوباره به جریان میاندازد.
فرایندهای کلیدی تولید دانش (تصویر) عبارتاند از: یادگیری فردی و گروهی، تدوین بیانیه دانش، کسب اطلاعات، بیانیه دانش کد شده، و ارزشیابی بیانیه دانش.
فرایندهای تولید دانش در چرخه مدیریت دانش (McEvily ،۱۹۹۹)
یادگیری فردی و گروهی اولین گام در یادگیری سازمانی است. دانش، اطلاعات معتبر است. تعیین اعتبار بیانیه دانش شامل کدگذاری در سطح سازمانی است. بهمنظور پذیرش و کدگذاری نوآوریهای فردی و گروهی به یکرویه رسمی نیاز است. کسب اطلاعات، فرایندی است که سازمان از طریق آن آگاهانه یا بهصورت تصادفی، بیانیههای دانش یا اطلاعات دیگران، مولامع برونسازمانی را به دست میآورد. این مرحله نقش اساسی در تدوین بیانیههای دانش جدید در سطح سازمانی فراهم میکند.
ارزشیابی بیانه دانش، فرایندی است که از طریق آن صحت و ارزش بیانیههای دانش جدید تعیین میشود. این بهطور ضمنی اشاره به این دارد که ارزش این بیانیهها از بیانیههای دانش موجود در پایگاه دانش سازمانی بیشتر است. تصویر، برخی از اجزای این مرحله از چرخه دانش را نشان میدهد.
فرایندهای ارزشیابی بیانیه دانش در چرخه مدیریت دانش (McEvily، ۱۹۹۹)
یکپارچگی دانش، فرایندی است که سازمان از طریق آن بیانیههای دانش جدید را به محیط عملیاتیاش عرضه میکند و بیانیههای قدیمی دانش را کنار میگذارد. این یکپارچگی شامل همه نوع انتقال دانش از جمله آموزش، تسهیم دانش، و سایر فعالیتهای اجتماعی میگردد که یا موجب درک دانش سازمانی قبلی در کارکنان دانشی میشود یا دانش جدید را یکپارچه میکند (تصویر).
فرایندهای یکپارچگی دانش در چرخه مدیریت دانش
یکی از مهمترین نقاط قوت چرخه McEvily توصیف روشن شیوه ارزشیابی دانش و تصمیمگیری آگاهانه درباره یکپارچگی یا عدم یکپارچگی آن در درون حافظه سازمانی است. اعتباریابی دانش گامی است که بهطور واضح مدیریت دانش را از مدیریت مستندات متمایز میسازد.
چرخه مدیریت دانش چیزی بیش از ذخیرهسازی و به دنبال آن مدیریت مستندات یا دانش ذخیرهشده موجود است. چرخه مدیریت دانش بر فرایندهای شناسایی دانش ارزشمند برای سازمان و کارکنانش تمرکز دارد.
0 نظر