OKR، مخفف Objectives and Key Results است. OKRها ابزاری موثر برای تعیین هدف و رهبری جهت برقراری ارتباط با آنچه میخواهید به انجام برسانید و چه نقاط عطفی برای رسیدن به آن نیاز دارید، میباشند. در حال حاضر، OKR توسط برخی از سازمانهای پیشرو جهان برای تنظیم و اجرای استراتژیهای خود استفاده میشود.
OKR، مخفف Objectives and Key Results است. OKRها ابزاری موثر برای تعیین هدف و رهبری جهت برقراری ارتباط با آنچه میخواهید به انجام برسانید و چه نقاط عطفی برای رسیدن به آن نیاز دارید، میباشند. در حال حاضر، OKR توسط برخی از سازمانهای پیشرو جهان برای تنظیم و اجرای استراتژیهای خود استفاده میشود.
OKR، یک روش هدف گذاری مشارکتی است که توسط تیمها و افراد برای تعیین اهداف چالش برانگیز و جاه طلبانه با نتایج قابل اندازهگیری استفاده میشود. OKRها نحوه ردیابی پیشرفت، ایجاد همسویی و تثبیت و تحقق مشارکت حول اهداف قابل اندازهگیری هستند.
چه بخواهیم در مورد عملیات اداری صحبت کنیم، چه مهندسی نرمافزار، سازمانهای غیرانتفاعی یا ...، OKRها برای تعیین اهداف در بسیاری از سطوح شرکت یکسان عمل میکنند. آنها همچنین قادر هستند برای اهداف شخصی بکارگیری شوند و حتی میتوانند توسط افراد برای انجام کارها در مکانهایی که رهبری ارشد از OKR استفاده نمیکنند، استفاده شوند.
+ اجزای یک OKR چیست؟ اهداف و نتایج کلیدی...
+ فرمول OKR
در OKRها معمولاً با یک Objective (هدف) در راس و 3-5 نتیجه کلیدی پشتیبانی کننده در زیر آن نوشته میشوند. آنها همچنین می توانند در قالب یک بیانیه نوشته شوند: من (هدف) را با (نتایج کلیدی) اندازه گیری خواهم کرد.
به عنوان مثال: من وب سایت را برای اکثریت قریب به اتفاق افراد (7 از 10 نفر فردی که آن را مرور کند)، با زمان پاسخدهی 1 ثانیه و نرخ خطا 1٪، اصلاح خواهم کرد.
+ اهداف در OKR
در OKR، یک هدف همان چیزی است که باید به آن دست یافت، نه بیشتر و نه کمتر. طبق تعریف، اهداف مهم، ملموس، کنشگرا و (در حالت ایدهآل) الهام بخش هستند و هنگامی که به درستی طراحی و مستقر شوند، واکسنی در برابر تفکر فازی و اجرای ناکارآمد هستند.
+ نتایج کلیدی در OKR
نتایج کلیدی معیار و نظارت بر نحوه رسیدن ما به هدف است. KRهای موثر خاص، محدود به زمان، تهاجمی و در عین حال واقعبینانه بوده و بیشتر از همه، قابل اندازهگیری و تأیید هستند. شما یا الزامات یک نتیجه کلیدی را برآورده میکنید یا نمیکنید (هیچ منطقه خاکستری (جایی برای شک) وجود ندارد). در پایان دوره تعیینشده برای ارزیابی، معمولاً یک چهارم، یک بررسی منظم و دقیق انجام میشود و نتایج کلیدی را بهعنوان تکمیل یا عدم رتبهبندی میکنیم.
همه ما اهدافی داریم... ایدههای بزرگی که در تلاش برای تحقق بخشیدن به آنها هستیم. بسیاری از ما، در قبال اهداف کلان سازمان خود نیز مسئولیت داریم. اما همانطور که جان دوئر میگوید: "ایدهها آسان هستند. اجرا، همه چیز است..." بسیاری از رهبران ایدهای از آنچه میخواهند به انجام برسانند دارند، اما برای برقراری ارتباط با آن همواره در حال تلاشند. OKR (اهداف و نتایج کلیدی) ابزاری برای رهبران است تا دیدگاه خود را به شیوه ای واضح، مختصر و عملی بیان کنند.
OKR در پاسخ دادن به دو سوال مهم به ما کمک میکند.
1- کجا می خواهیم برویم؟ (هدف)
2- چگونه بدانیم به آنجا رسیدیم؟" (نتایج کلیدی آن)
+ چه کسی متدولوژی OKR را ایجاد کرد؟
روش OKR توسط اندی گرو (Andy Grove) در intel ایجاد شد و توسط او به جان دوئر (John Doerr) آموزش داده شد. از آن زمان، بسیاری از شرکتها از جمله Google، Allbirds، Apartment Therapy، Netflix و سازمانهای غیرانتفاعی الهامبخش مانند Code for America، آن را پذیرفتهاند .
جان دوئر در کتاب Measure What Matters در مورد "MBOs" یا مدیریت بر اساس اهداف می نویسد. MBOها زاییده فکر پیتر دراکر بودند و اندی گرو آن را مبنایی برای نظریه نهاییاش در مورد OKRها تعیین نمود.
Doerr کسی بود که نام "OKRs" را ساخت. او این فلسفه را در سال 1999 به بنیانگذاران گوگل معرفی کرد.
لازم به ذکر است؛ در پیوست این محتوا، قالب نمونه OKR در فرمت Word ارائه گردیده است.
0 نظر